جشن تیرگان بر همه ی ایرانیان خجسته

                      

  

البرز -آن بلند پنهان شده در ابرها- ابرها را به کناری زد. در پای خود -او- آرش را دید: این کیست که به سوی من می آید و کمانی بلند و تیری با پر سیمرغ دارد؟ ... کوه، کوه بلند البرز، به او -به آرش- گفت: ای آرش، ای آرش، اگر تو بخواهی، اگر تو بخواهی، بادی برمی انگیزم تند، بارش مرگ، تا بر دشمنت فرو ریزد. اگر تو بخواهی آذرخشی پدیدار می کنم که بسوزد راست خاکستر. اما تو به این شتاب کجا می روی؟ تو به سوی بالاترین بلندیها می روی؛ که بالاترین بلندیها پهنه ی گردونه رانان آسمان است. و جز ایشان، و جز ایشان، به آن نرسیده.

و او -آرش- که در مردی یگانه بود، هیچ نمی گفت و راه می سپرد به سوی بالاترین بلندیها، پهنه ی گردونه رانان آسمان، او -آرش مردمی- می رفت؛ و کمانش گوژ، تیرش راست، با او. زیر پای او آسمان؛ آسمان دارنده ی ابرهای پربار، ابرهای پرباران؛ باران سرور زمین، و زمین بستر اندوه؛ و او -آرش- فرزند زمین پراندوه، به بالاترین بلندیها رسید ...

آرش با مهری پاک به میهن تیر از کمان کشید و با یاری اهورامزدا ، تیر در کنار رود جیحون بر بدنه درخت گردوی تناوری فرود آمد و سرحد دو کشور شد.پس از این تلاش غرورآفرین ، آرش که تمام نیرو و جان خود را در تیر کرده بود ، بدنش در تمام خاک ایران پخش شد و روحش نگهبان همیشگی ایران.


حماسه آرش یکی از بزرگترین و غرورآمیزترین حماسه های ملی ایران و نشانه ای از بزرگی روان و سرشت ایرانی است


تیشتر

در اوستا، تشتر یشت (تیر یشت)، تیشتر فرشته­ی باران است .

تیشتر به شکل اسب زیبای سفید زرین گوشی، با ساز و برگ زرین، به دریای کیهانی فرو می­رود. در آنجا با دیو خشکسالی «اپوش» که به شکل اسب سیاهی است و با گوش و دم سیاه خود، ظاهری ترسناک دارد، روبه­رو می­شود. این دو، سه شبانه روز با یکدیگر به نبرد برمی­خیزند و تیشتر در این نبرد شکست می­خورد، به نزد خدای بزرگ آمده و از او یاری و مدد می­جوید و به خواست و قدرت پروردگار این بار بر اهریمن خشکسالی پیروز می­گردد و آب­ها می­توانند بدون مانعی به مزرعه­ها و چراگاه­ها جاری شوند. باد ابرهای باران زا را که از دریای گیهانی برمی­خاستند به این سو و آن سو راند، و باران­های زندگی بخش بر هفت کشور زمین فرو ریخت و به مناسبت این پیروزی ایرانیان این روز را به جشن پرداختند.

نظرات 7 + ارسال نظر
احمد شیراوند یکشنبه 10 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 17:29 http://www.ahmadmam.blogfa.com

سلام ای هم وطن.
پیدات نیست.

فدات عزیزم.

مجتبی دوشنبه 11 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 13:28 http://sarv-ghamat.blogfa.com

My Mother!
ای یگانه در مهر...

در سرای مهر از تو بی ریاتر چه کسی

در امید نور جز تو صبح صادق چه کسی

از میان این همه باغ پر از گل در جهان

از تو پر گل، با صفاتر، مهربانتر چه کسی

ممنون مجتبی جان.
واقعا قشنگ بود

فلانی سه‌شنبه 12 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 20:26 http://tanhaye-tanha02.blogsky.com/

سلام عزیزم
غکس این پست بعلاوه نوشته هاش خیلی زیباست
موفق و موید باشی

منون عزیز زیبا پسند ایرانی

غریب آشنا چهارشنبه 13 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:28 http://www.zemzemehaie-deltangi.blogfa.com/

سلام دوست قدیمی.

خوبید؟
واقعا زیبا بود.

منتظر حضور سبزتون هستم.

سلام. خوبید؟
بابا چه عجببببببببببببببببب

احمد شیراوند پنج‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 18:17 http://WWW.AHMADMAM.BLOGFA.COM

۱-مرسی که سر زدی.
۲-بر شما هم مبارک.

Silence Forever شنبه 16 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 19:00 http://Silence-forever.blogsky.com

سلام
مرسی بخاطره نظر .. شما لطف دارید

این متن تون من و یاد ایران انداخت ...


باز هم به بلاگم سر بزنید .. امروز آپ کردم

خوش باشید

خواهش می کنم عزیز. هر چی که گفتم فقط حقیقت بود.

این وبلاگ یه مقدار بوی وطن پرستی میده و یه جورایی شبه تاریخی هستش.

منتظرت هستم.

آق مهدی جمعه 22 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 17:57 http://www.cnblue.blogfa.com

سلام دایی
۲ بار خوندم
راستش بگم واسه اولین بار بود از این چیزها می خونم
ولی زیبا بود مرسی
قربونه مهربونی هات

مرسی عزیزم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد