جشن مهرگان

 

درود بر خاک وطنم , درود بر تمامی سیاوشان وطنم 

 

مژده یارا که مهرگان آمد
جشن پیوند عاشقان آمد
فصل احساس های آبی شد
عید دل های مهربان آمد

مهرگان است روز مهر و امید
روز لبخند دختر خورشید
روز روشن روان بهروزی
روزگار جوانی جاوید

مهرگان است، روز بیداری
روز آگاهی است و هشیاری
روز اندیشه های بالنده
روز افکار جاودان جاری

مهرگان بعد از نوروز رده دوم را از نظر اهمیت جشنها دارا میباشد . از آنجا که نوروز آغاز

سال جدید میباشد - مهرگان هم آغاز فصل زمستان است . این جشن روز مهر از فصل مهر

 می باشد ( 16 مهر ) . فلسفه این جشن مهم ایرانی به دوران ضحاک تازی باز میگردد .

 ضحاک و اقوام او مدتهای مدیدی بر ایران حکومت میکردند و عده کثیری از جوانان ایران

 زمین را به قتل رسانده بودند و مردم از ظلم و جنایات آنان به تنگ آمده بودند . در آن زمان

کاوه آهنگر از میان مردم بر خواست و با برافراشتن چرم آهنگری خود که بعدها درفش کاویانی

نام گرفت رهبری براندازی ضحاک تازی را بر عهده میگیرد و او را با یاری مردم در کوه دماوند

 زندانی میکنند و به ظلم او پایان میدهند . به گفته های زیادی در تاریخ پرچم ایران نیز پس از کاوه

آهنگر پدید آمد و درفش کاویانی به پرچم ملی ایرانیان مبدل گردید . سپس با آرا و پشتوانه مردم

و کاوه آهنگر فریدون را بر تخت شاهی ایران نشانند و ایرانیان زندگی را با آرامش سپری نمودند .

گفته شده است که تاجگذاری اردشیر بابکان موئسس شاهنشاهی ساسانیان مقارن بوده است با جشن

 مهرگان . زیرا هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان این جشن را از بزرگترین جشنهای ملی میدانستند .

 بعد ها آغاز فصل مهر و آغاز مدارس را به احترام جشن مهرگان شروع نمودند و آنرا جشن فرهنگی

 مهرگان نامیدند . ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه درباره جشن مهرگان می نویسد : در روز

مهرگان فرشتگان به یاری کاوه آهنگر شتافتند و فریدون را بر تخت شاهی قرار دادند . سپس

ضحاک را در کوههای دماوند زندانی نمودند و مردمام ایران را از گزند او آزاد ساختند . بنی امیه

 با تعصب ضد ایرانی خود که از افراطیون اسلامی بود زرتشتیان ایران را در روز مهرگان وادار

 میساخت تا هدایایی بسیاری به او تقدیم کنند . جرجی زیدان در کتاب تمدن اسلامی مقدار این

باجها و هدایا را پنج تا ده میلیون درهم ذکر کرده است .

 آشناترین غریبه

نظرات 7 + ارسال نظر
princess & priam دوشنبه 16 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 14:51 http://hamzabo0n.blogfa.com/

سلام و درود بر هر چه ایرانی و ایرانیدوست هستش.



عمویی من خیلی مخلصم.


شرمندمون کردی که بعد از مدت ها به وبلاگمون قدم رنچه فرمودی.


در مورد حرف هات باهات موافقم.

ولی خوب انجام وظیفه کردم من فقط

خواهش می کنم عزیزم .

خیلی ممنون

princess & priam دوشنبه 16 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 14:53 http://hamzabo0n.blogfa.com/

آقا ممنون که مهرگان رو توضیح دادی.


خداییش نم یدونستم چی هستش


فعلا یا حق


راست یماه رمضون داره تمام میشه.


منو حتما دعا کن

خواهش می کنم عزیزم .

این ضعف ماهاست که نمی دونیم آیین کهن ما چی هستش ولی می دونیم که والنتاین یا هالووین یا هزار چیز دیگه کی هستش.

خوشحالم که قطره کوچکی به دریای علم تو اضافه کردم .

ما محتاجیم به دعا عزیزم . باز هم چشم .

ماه مهربون سه‌شنبه 17 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:33 http://aida.blogsky.com

افسوس که از جشن مهرگان تنها یه نام مونده.

درسته .حق با شماست .
و این وظیفه ما هستش که اون رو زنده کنیم.

سالومه چهارشنبه 18 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:18 http://www.13641372.blogfa.com

ادم باشد : حرفی نزنم که دلی بلرزد و خطی ننویسم که کسی را آزار دهد ،
یادم باشد : که روز و روزگار خوش است و تنها دل من است که دل نیست ،
یادم باشد : جواب کینه را با کمتر از مهر و جواب دو رنگی را با کمتر از صداقت ندهم ،
یادم باشد : باید در برابر فریاد ها سکوت کنم و برای سیاهی ها نور بپاشم ،
یادم باشد : از چشمه ، درس خروش بگیرم و از آسمان ، درس پاک زیستن،
یادم باشد سنگ خیلی تنهاست، باید با او هم لطیف رفتار کنم مبادا دل تنگش بشکند ،
یادم باشد برای درس گرفتن و درس دادن به دنیا آمده ام نه برای تکرار اشتباهات گذشته !
یادم باشد هر گاه ارزش زندگی یادم رفت در چشمان حیوان بی زبانی که به سوی قربانگاه
می رود زل بزنم تا به مفهوم بودن پی ببرم ...
یادم باشد می توان با گوش سپردن به آواز شبانه دوره گردی که از سازش عشق می بارد به
اسرار عشق پی برد و زنده شد !
یادم باشد گره تنهایی و دلتنگی هر کسی فقط به دست خودش باز می شود ،
و یادمان باشد هیچگاه از راستی نترسیم

بله .واقعا زیبا بود.

ممنون .

princess & priam شنبه 21 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 07:45 http://www.hamzabo0n.blogfa.ir/

عیدت مبارک

عید شما هم مبارک

princess & priam شنبه 21 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 07:46 http://www.hamzabo0n.blogfa.ir/

کم کم غروب ماه خدا دیده میشود

صد حیف از این بساط که برچیده میشود

در این بهار رحمت و مغفرت

خوشبخت آنکسی است که بخشیده میشود

بله آقا.....

princess & priam چهارشنبه 25 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 19:08

مرغ مهتاب می خواند
ابری در اتاقم میگرید
گلهای چشم پشیمانی می شکفد
درتابوت پنجره ام پیکر مشرق می لولد
مغرب جان می کند
می میرد
گیاه نارنجی خورشید
در مرداب اتاقم می روید کم کم
بیدارم
نپنداریم درخواب
سایه شاخه ای بشکسته
آهسته خوابم کرد
کنون دارم می شنوم
آهنگ مرغ مهتاب
و گلهای چشم پشیمانی را پر پر می کنم

سهراب سپهری

خیلی پستی .
توی همه وبلاگ ها یه چیزی رو نظر می ذاری؟؟؟؟؟ هاااا؟؟؟؟؟؟؟؟/

فکر کردی هیچ کی هم متوجه نمیشه دیگه .

باشد.......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد