فروغ فرخزاد:
نگاه کن که غم درون دیده ام
چگونه قطره قطره آب می شود
چگونه سایه ی سیاه سرکشم
اسیر دست آفتاب می شودنگاه کن
تمام هستیم خراب می شود
شراره ای مرا به کام می کشد
مرا به اوج می برد
مرا به دام می کشد
نگاه کن
تمام آسمان من
پر از شهاب می شود
آشناترین غریبه
سلامممممممم خوبییی؟؟
مرسی اومدی.
چه شعر خوشکلی هم گذاشتی.
میرم تا بعد...بابای
سلام.
مرسی از نظرتون .
این شعر از فروغ فرخزاد عزیز هستش که با دکلمه شادروان خسرو شکیبایی معرکه است.
روحشون شاد