-
حاله من دست خودم نیست
دوشنبه 27 مهرماه سال 1388 19:38
تورو از خاطرم برده تب تلخ فراموشی دارم خو می کنم با این فراموشی و خاموشی چرا چشم دلم کوره عصای رفتنم سسته کدوم موج پریشونی تو رو از ذهن من شسته خدایا فاصله ات تا من خودت گفتی که کوتاهه از اینجا که من ایستادم چه قد تا آسمون راهه به تاریکی گرفتارم شبم گم کرده مهتابُ بگیر از چشمای کورم عذاب کهنه ی خوابُ چرا گریه ام نمی...
-
جوانی هم با ما جوانی کرد
پنجشنبه 19 شهریورماه سال 1388 14:18
با سلام امیدوارم طاعات و عبادات شما مورد قبول حق تعالی قرار گرفته باشه و شهادت امیر المومنین علی(ع) رو به همتون تسلیت میگم این هم از آپ این سری. امیدوارم که لذت ببرید. من که خیلی برام لذت بخش بود جوانی حسرتا با من وداع جاودانی کرد وداع جاودانی حسرتا با من جوانی کرد بهار زندگانی طی شد و کرد آفت ایام به من کاری که با...
-
آ ـ ن شهدا
سهشنبه 27 مردادماه سال 1388 14:50
سلام به تمام دوستان عزیزان آموزشی هم با تمام مشکلات و سختیها و خوشی ها تمام شد و خاطراتش باقی مونده روزهایی که همین الان که تنها یه روز از پایانش گذشته من رو به حسرت وا میداره و به اندیشه فرو میبره . دوستان نازنینی که دو ماه رو با هم زندگی کردیم . با هم توی یه اردوگاه بودیم . با هم خندیدم و با هم بشین پاشو میرفتیم ....
-
سلامی برای خداحافظی
یکشنبه 31 خردادماه سال 1388 12:32
سلام و هزاران درود بر شما عزیزان و یاران آریایی خوب نوبتی هم باشه نوبت نمیدونم واقعا مقدس سربازی رسیده . . . به خاطر همین فکر کنم مدتی نتونم به اینجا بیام و با شما ها درد و دل کنم چه روزهای خوب و بدی رو این وب به خودش دیده چه لینک هایی که به لینکها اضافه شدند چه تعبیرهایی که از من و این وب شد و چه مطالبی که به نوشته...
-
دل طوفانی
دوشنبه 18 خردادماه سال 1388 16:18
به امیدی که ساحل داره این دریا به امیدی که آروم میشه تا فردا به امیدی که این دریا فقط شاه ماهی داره به عشقی که نمیبینی شباشو بی ستاره آشناترین غریبه
-
اندکی . . .
سهشنبه 12 خردادماه سال 1388 15:36
اندکی شبیه دریا شده ام همین دریایی که در حوض خانه ی همسایه است دهانم طعم آبی گرفته پاهایم جلبک بسته و در دلم هزار ماهی بی نام و نشان آشیانه کرده باز هم نیستی غروب چهارشنبه و کسی ناشناس واژه های علاقه را سر می برد و کنج آواز مردگان می اندازد نمی دانم شاید آخر دنیاست که عقربه ها به بن بست رسیده اند کاش بیایی سر بر شانه...
-
سال نو
یکشنبه 16 فروردینماه سال 1388 21:02
با سلام و هزاران درود به شما و همه دوستان عزیز و معذرت خواهی بزرگ از همتون به خاطر فاصله زیاد بین آپ ها معذرت امیدورام عید با بوسه هایش بهار با گلهایش و سال نو با امید هایش بر شما عزیزان آریایی فرخنده باشه اما خبر خوشی که حتما تا حالا شنیدید این که . . . پارلمان کشور کانادا اول بهار رو رسما نوروز معرفی کرده این خبر...
-
شعرهایی که بزرگها می خونند
سهشنبه 13 اسفندماه سال 1387 11:24
اتل متل جدایی عروسکم کجایی؟ گاوحسن پریشون یه دل داره پر خونه عشقم که رفت هندوستون خونم شد قبرستون یه عشق دیگه بردار یه دنیا غصه بردار اسمشو بذار بچگی تا آخر زندگی هاچین و واچین تموم شد عمر منم حروم شد آشناترین غریبه
-
بوی آشنایی
سهشنبه 13 اسفندماه سال 1387 11:20
سلام و درود به همه دوستان می خواستم آپ رو با یکی از آخرین شعرهای خودم انجام بدم ولی گفتم یه مقدار درد و دل کنم آخه قبل از این که اینجا بیام یه سر به وب دوستان زدم ، خیلی ها هنوز فعال هستن ، بعضی ها هم ازدواج کردن و سر گرم خانواده خودشون شدن ، بعضی ها رفتن سربازی ، بعضی های دیگه هم مهندس شدن و وب نویسی بهشون حال نمیده...
-
خداوندا
شنبه 26 بهمنماه سال 1387 10:58
خداوندا توفیق سرمایه ام دادی توفیق کسبم بده با سلام و هزاران درود بر تمام دوستان و عزیزان و همراهان اگه یه مقدار دیر اومدم ببخشید ولی باز اومدم خبر جدید اینه که من و تنهای تنها (حاج چنگیز) یه گیم نت کوچولو و نقلی زدیم و خیلی خوشحال میشیم که یه سر بهمون بزنید به زودی عکس هم خواهیم داشت . فعلا. . . علی علی ... آشناترین...
-
رنگ تنهایی
یکشنبه 31 شهریورماه سال 1387 15:10
چنان دل کندم از دنیا که رنگم , رنگ تنهاییست ببین مرگ مرا در خواب که مرگ من تماشاییست آشناترین غریبه
-
تولد آشناترین غریبه
پنجشنبه 6 تیرماه سال 1387 18:59
باغبون خسته سکوت کرد ........دیگه نمی خواد باغبون باشه می خواد مسافرسرزمین تنهایی باشه ..... یاد گل اما تو ذهنش بود ... گلی که با وجود تمام مهربونیاش ، زیباییهاش اما خارهایی داشت که گهگاه دست باغبون رو زخمی می کرد و بی خبر بود که دل باغبون رو خون می کنه ... گلی که بعد از فرو کردن هر خاری به دست باغبون عذر می خواست و...
-
روز مادر
سهشنبه 4 تیرماه سال 1387 13:59
باغبان هستی: مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من، گاهِ روییدنم باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند. گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالنده ام سازد. باغبان هستی: مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من، گاهِ روییدنم باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند. گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که...
-
باز هم از فریدون مشیری
دوشنبه 3 تیرماه سال 1387 14:11
تو را دوست می دارم و با تو دیگرم به بیداری این گستره ی خاموش آدمیانی نیاز نیست چرا که تو چهارْفصل ِ سرزمین ِ منی سردتر از زمستان ِ سقز، گرم تر از تابستان اهواز، سبز تر از بهار لاهیجان، و مطّلاتر از پاییز ِ برگ افکن ِ چی چستْ خواب ُ به رؤیاهایم دوستت می دارم در بیداری ُ این کابوس ِ بی امان در لحظه های نه مَنی و در...
-
درد دل
سهشنبه 21 خردادماه سال 1387 15:43
آهای مردمان دیارم به راستی چه می دانید که من چه می گویم و چه می سرایم شما که سخن از دایره سبز می زنید کدام یک درد مرا خواند و به تسلای دلم سخن گفت ؟ هیچ می دانید که که من کیستم ؟ من یک دنیا سکوتم شعر جاویدان من یک آبشارم نعره ی هزاران سقوط من یک ساعتم پر از ثانیه های بی فرجام من بارانم هزاران قطره آسمانی من شعر بی...
-
دو روز عمر
دوشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1387 12:13
قبلا گفته بودم که زندگی چه جوریه , ولی باز به حرف خودم ایمان آوردم زندگی مثل اوج پرواز کلاغ پَستِ این پیامک هم از تنهای تنها بود : وقتی نیم نگاهی به این دنیا انداختم دیدم ارزش نگاه کردن را ندارد چشم بستم و دیگر نگشودم شما بمانید و دنیایتان خوش به حاله من که هرگز نخواستم اسیر این دنیا باشم و به امر پروردگارم سر تعظیم...
-
درس های زندگی
سهشنبه 17 اردیبهشتماه سال 1387 13:48
شوپنهاور : ما ندرتاً دربارۀ آنچه که داریم فکر می کنیم ، درحالیکه پیوسته در اندیشۀ چیزهایی هستیم که نداریم علی شریعتی : لحظه ها را گذراندیم که به خوشبختی برسیم؛ غافل از آنکه لحظه ها همان خوشبختی بودند لویی پاستور : تمدن ، تنها زاییده اقتصاد برتر نیست، در هنر و ادب و اخلاق هم باید متمدن بود و برتری داشت فردریش نیچه :...
-
دل من
سهشنبه 17 اردیبهشتماه سال 1387 13:19
دیروز یکی از بچه ها چند تا آهنگ داد تا گوش کنم . یکیش همین آهنگ رضا صادقی بود . خیلی قشنگ بود به خاطر همین تصمیم گرفتم آپش کنم . دلِ من حالش خوشه... اصلا بلد نیست بگیره ولی خیلی تنگ میشه... گاهی می ترسم بمیره اما بازم به خودش میاد و سوسو میزنه باز حیاطه خلوت ، سینمو جارو میزنه میگمش تا کِی میخوای عاشق بشی و بشکنی به...
-
اشکی در گذرگاه تاریخ
سهشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1387 19:30
فریدون مشیری . . . از همان روزی که دست حضرت قابیل گشت آلوده به خون هابیل از همان روزی که فرزندان آدم زهر تلخ دشمنی در خون شان جوشید آدمیت مرد گرچه آدم زنده بود از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند آدمیت مرده بود بعد دنیا هی پر از آدم شد و این اسباب گشت و گشت...
-
سال نو
سهشنبه 20 فروردینماه سال 1387 13:12
سلام و هزاران درود بر شما دوستان گران . باید ببخشید که یه مقدار دیر اومدم . ولی اومدم و پست مربوط به سال جدید رو بزارم . ولی فکر کنم یک مقدار دیر باشه به خاطر همین تصمیم گرفتم که سال ۸۸ رو بهتون تبریک بگم . دیگه دیگه . یه جوری باید جبران کرد . زرتشت بیا که با تو امید آید شب نیز صدای پای خورشید آید تاریخ اگر دوباره...
-
مرگ ‚ من را (شاملو)
چهارشنبه 15 اسفندماه سال 1386 15:21
اینک موج سنگین گذرزمان است که در من می گذرد اینک موج سنگین زمان است که چون جوبار آهن در من می گذرد اینک موج سنگین زمان است که چو نان دریائی از پولاد و سنگ در من می گذرد *** در گذر گاه نسیم سرودی دیگرگونه آغاز کرده ام در گذرگاه باران سرودی دیگرگونه آغاز کرده ام در گذر گاه سایه سرودی دیگرگونه آغاز کرده ام نیلوفر و باران...
-
خرابم
سهشنبه 23 بهمنماه سال 1386 14:16
ببنید صدمین پست من در بلاگ اسکای چه پستی شد خیلی خرابم . حالا مصلحت این اتفاقات چیه نمی دونم . ز چشم کور بر حال خرابم آب می آید چرا جانا ترا از نالش من خواب می آید؟ این شعر زیبا از آقای رامین ترابخانی هستش که از آدرس زیر گرفته شده http://www.shereno.com/file.php?id=9942 ای وای از این حال خرابم زین بازی این خال خرابم...
-
دلم بارونیه . . .
سهشنبه 16 بهمنماه سال 1386 16:08
توی بارون زیر ناودون چیک چیک و ترانه جدا شدن تو خیابون کنج میدون ناله ها مرثیه تنها شدن داره بارون میزنه داره بارون میزنه چیک چیک و نم نم اروم روی ناودون میزنه اگه بارون بزنه رو دل عاشق و حیرون بزنه تو مثل بارون میشی از راه میایی اخر عشق خسته میشی من و میخوای داره باورن میزنه داره بارون میزنه چیک چیک و نم نم اروم روی...
-
سلامی مجدد
یکشنبه 7 بهمنماه سال 1386 15:14
سلام و درود بر تمام عزیزان . خیلی ممنون که در این مدت ما رو تنها نذاشتید . فعلا اومدم اینجا رو آپ کنم تا بعد که وقت کردم تمام محبت هاتون رو جبران کنم . یه مدت هستش که تنها آهنگ آ رام بخشم این ترانه شده و من رو کلی آروم میکنه . نمی دونم که خوانندش کیه ؛ سهراب که ادعا کرده خودش خونده انصافا هم صداش خیلی شبیه هستش حالا...
-
معرفت کربلا
دوشنبه 17 دیماه سال 1386 16:39
درود و هزاران درود بر شما دوستان عزیز . دیگه بعد از روزها صبر و تحمل محرم ماه عشق و اونس با ارباب داره میاد و من به بهانه امتحانات دیگه نمی تونم نت بیام و امروز اومدم پست مربوط به محرم رو بذارم و برم . طبق روال این چند سال باز این پست خودم رو با تبریک و تسلیت آغاز می کنم . تسلیت: تسلیت برای خودمون که از آدم بودن خیلی...
-
عریانم
سهشنبه 4 دیماه سال 1386 16:42
این شعر رو توی چرکنویسم دیدم و نمی دونم از کجا آورده بودم . خیلی قشنکه حیفم اومد که نذارمش اگه صاحبش پیدا شد بگه به تا به اسم خودش بزارم . من سردم است من سردم است و انگار هیچوقت گرم نخواهم شد ای یار ای یگانه ترین یار! آن شراب مگر چند ساله بود؟ نگاه کن که در اینجا زمان چه وزنی دارد و ماهیان چگونه گوشتهای مرا میجوند چرا...
-
شب چله و . . .
پنجشنبه 29 آذرماه سال 1386 18:01
این شب نزد ایرانیان بسیار گرامی ست . چــــــون پس از شب چله ، روزها کم کم بلند و شبها کوتاه میشوند ، آن را چیرگی روشنایی بر تاریکی و تباهی و پیروزی اهورامزدا بر اهریمن به شمار می آوردند. چنین است که هنوز ایرانیها آن را به جشن و شادمانی برگذار میکنند. امـــا چرا این شب یلدا نامیده شد. واژه یلدا به زبان پارسی به معنای...
-
دوست ترت می دارم از خورشید
شنبه 24 آذرماه سال 1386 14:23
شعر زیبایی از یغما گلرویی دوست ترت می دارم از خورشید که دیری ست سرزدن در این دامنه را - به حیله - لاف می زند دوست ترت می دارم از ماهْ که جراحت ِ پنجه ی هزار پلنگ ِ عاشق را بر چهره دارد دوست ترت می دارم از پرندگان که لال می گذرند از آبشار که ذبح هزار عقابِ سرچشمه را خبر می دهد با کـَفْ خون ِ سرخ موج هایش از درختان که...
-
درود بر شما
پنجشنبه 15 آذرماه سال 1386 20:38
درود بر تمام عزیزان . این قالبی بود که برای حاج چنگیز طراحی کرده بودم . حالا که کار نمیکنه و از نت دست کشیده گفتم یه یادی ازش بکنیم و این دو بیتی ها رو تقدیمش کنم به قربون خم زلف سیاهت فدای عارض مانند ماهت ببردی دین فائز را به غارت تو شاهی، خیل مژگانها سپاهت خودم اینجا دلم در پیش دلبر خدایا این سفر کی میرود سر خدایا...
-
سالگرد وفات سردار جنگل
سهشنبه 29 آبانماه سال 1386 16:19
باز هم سالگرد شهادت میرزا کوچک جنگلی فرا رسید... عشق به دیگری ضرورت نیست حادثه است . عشق به وطن ضرورت است نه حادثه . میرزا در واقعه مشروطیت به انقلابیون پیوست . او بانی جنبش جنگل بود که بتاریخ ۱۲۹۳ ه.ش. شروع به مبارزه مسلحانه بر ضد ارتش خارجی داخل خاک ایران و بریگاد قزاق، که زیر دست افسران روسی تعلیم و تربیت شده...